تقوای الهی، سرمایه ای همیشه جاویدان
599 بازدید
موضوع: اخلاق و عرفان

 به نام خدا


تقوای الهی ، سرمایه ای همیشه جاویدان


یکی از سفارش های حضرت علی (عَلَیهِِ السَّلامُ) در وصیتنامه خود  به امام حسین (عَلَیهِِ السَّلامُ) که در کتاب ارزشمند  تُحَفُ العُقُول  نیز آمده است  این است  که : وَ مَنْ تَعَرَّى مِنْ لِبَاسِ التَّقْوَى لَمْ يَسْتَتِرْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ اللِّبَاسِ . و کسی که از جامه تقوی و پرهیزکاری برهنه و عریان شود با هیچ جامه دیگری نمی تواند خود را بپوشاند .

تقوی در اصل از ماده وِقایه به معنای نگهداری یا خویشتن داری می باشد و به تعبیر دیگر تقوی یک نیروی کنترل درونی است که انسان را در برابر طغیان و عصیان و گناه حفظ می کند و در واقع نقش ترمز نیرومندی را دارد که ماشینِ وجود انسان را در پرتگاه ها حفظ و از سقوط در درّه های هلاکت باز می دارد . تقوای الهی لباسی است که انسان را از هرگونه  انحراف و آلودگی و گناه و معصیت و عصیان و سرکشی و فسق و فُجور و فحشاء و مُنکَرات و هوی و هوس و ... حفظ می نماید .  در سوره بقره آیه 197 خداوند به بندگانش اینگونه سفارش می کند : وَ مَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللّهُ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُوْلِي الأَلْبَابِ . یعنی هر كار نيكى انجام مى‏دهيد ، خدا آن را مى ‏داند و توشه تقوی برای راه آخرت برگیرید که بهترین توشه این راه ، تقوی و پرهیزکاری است وشما ای صاحبان عقل و ادراک  از عقاب وعذاب وکیفر  من بپرهیزید . (ومرتکب مَحارِم الهی نشوید و خدا ترس باشید)

ونیز در نَهجُ البلاغه فَیضُ الأِسلام خطبه 156ص495 در این باره می فرماید:  اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي جَعَلَ اَلْحَمْدَ مِفْتَاحاً لِذِكْرِهِ وَ سَبَباً لِلْمَزِيدِ مِنْ فَضْلِهِ وَ دَلِيلاً عَلَى آلاَئِهِ وَ عَظَمَتِهِ عِبَادَ اَللَّهِ إِنَّ اَلدَّهْرَ يَجْرِي بِالْبَاقِينَ كَجَرْيِهِ بِالْمَاضِينَ لاَ يَعُودُ مَا قَدْ وَلَّى مِنْهُ وَ لاَ يَبْقَى سَرْمَداً مَا فِيهِ آخِرُ فَعَالِهِ كَأَوَّلِهِ مُتَشَابِهَةٌ أُمُورُهُ مُتَظَاهِرَةٌ أَعْلاَمُهُ فَكَأَنَّكُمْ بِالسَّاعَةِ تَحْدُوكُمْ حَدْوَ اَلزَّاجِرِ بِشَوْلِهِ فَمَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بِغَيْرِ نَفْسِهِ تَحَيَّرَ فِي اَلظُّلُمَاتِ وَ اِرْتَبَكَ فِي اَلْهَلَكَاتِ وَ مَدَّتْ بِهِ شَيَاطِينُهُ فِي طُغْيَانِهِ وَ زَيَّنَتْ لَهُ سَيِّئَ أَعْمَالِهِ فَالْجَنَّةُ غَايَةُ اَلسَّابِقِينَ وَ اَلنَّارُ غَايَةُ اَلْمُفَرِّطِينَ . اِعْلَمُوا عِبَادَ اَللَّهِ أَنَّ اَلتَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِيزٍ وَ اَلْفُجُورَ دَارُ حِصْنٍ ذَلِيلٍ لاَ يَمْنَعُ أَهْلَهُ وَ لاَ يُحْرِزُ مَنْ لَجَأَ إِلَيْهِ أَلاَ وَ بِالتَّقْوَى تُقْطَعُ حُمَةُ اَلْخَطَايَا وَ بِالْيَقِينِ تُدْرَكُ اَلْغَايَةُ اَلْقُصْوَى عِبَادَ اَللَّهِ : اَللَّهَ اَللَّهَ فِي أَعَزِّ اَلْأَنْفُسِ عَلَيْكُمْ وَ أَحَبِّهَا إِلَيْكُمْ فَإِنَّ اَللَّهَ قَدْ أَوْضَحَ لَكُمْ سَبِيلَ اَلْحَقِّ وَ أَنَارَ طُرُقَهُ فَشِقْوَةٌ لاَزِمَةٌ أَوْ سَعَادَةٌ دَائِمَةٌ فَتَزَوَّدُوا فِي أَيَّامِ اَلْفَنَاءِ لِأَيَّامِ اَلْبَقَاءِ قَدْ دُلِلْتُمْ عَلَى اَلزَّادِ وَ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ وَ حُثِثْتُمْ عَلَى اَلْمَسِيرِ فَإِنَّمَا أَنْتُمْ كَرَكْبٍ وُقُوفٍ لاَ يَدْرُونَ مَتَى يُؤْمَرُونَ بِالسَّيْرِ أَلاَ فَمَا يَصْنَعُ بِالدُّنْيَا مَنْ خُلِقَ لِلْآخِرَةِ وَ مَا يَصْنَعُ بِالْمَالِ مَنْ عَمَّا قَلِيلٍ يُسْلَبُهُ وَ تَبْقَى عَلَيْهِ تَبِعَتُهُ وَ حِسَابُهُ . عِبَادَ اَللَّهِ إِنَّهُ لَيْسَ لِمَا وَعَدَ اَللَّهُ مِنَ اَلْخَيْرِ مَتْرَكٌ وَ لاَ فِيمَا نَهَى عَنْهُ مِنَ اَلشَّرِّ مَرْغَبٌ . عِبَادَ اَللَّهِ اِحْذَرُوا يَوْماً تُفْحَصُ فِيهِ اَلْأَعْمَالُ وَ يَكْثُرُ فِيهِ اَلزِّلْزَالُ وَ تَشِيبُ فِيهِ اَلْأَطْفَالُ . اِعْلَمُوا عِبَادَ اَللَّهِ أَنَّ عَلَيْكُمْ رَصَداً مِنْ أَنْفُسِكُمْ وَ عُيُوناً مِنْ جَوَارِحِكُمْ وَ حُفَّاظَ صِدْقٍ يَحْفَظُونَ أَعْمَالَكُمْ وَ عَدَدَ أَنْفَاسِكُمْ لاَ تَسْتُرُكُمْ مِنْهُمْ ظُلْمَةُ لَيْلٍ دَاجٍ وَ لاَ يُكِنُّكُمْ مِنْهُمْ بَابٌ ذُو رِتَاجٍ وَ إِنَّ غَداً مِنَ اَلْيَوْمِ قَرِيبٌ يَذْهَبُ اَلْيَوْمُ بِمَا فِيهِ وَ يَجِي‏ءُ اَلْغَدُ لاَحِقاً بِهِ فَكَأَنَّ كُلَّ اِمْرِئٍ مِنْكُمْ قَدْ بَلَغَ مِنَ اَلْأَرْضِ مَنْزِلَ وَحْدَتِهِ وَ مَخَطَّ حُفْرَتِهِ فَيَا لَهُ مِنْ بَيْتِ وَحْدَةٍ وَ مَنْزِلِ وَحْشَةٍ وَ مُفْرَدِ غُرْبَةٍ وَ كَأَنَّ اَلصَّيْحَةَ قَدْ أَتَتْكُمْ وَ اَلسَّاعَةَ قَدْ غَشِيَتْكُمْ وَ بَرَزْتُمْ لِفَصْلِ اَلْقَضَاءِ قَدْ زَاحَتْ عَنْكُمُ اَلْأَبَاطِيلُ وَ اِضْمَحَلَّتْ عَنْكُمُ اَلْعِلَلُ وَ اِسْتَحَقَّتْ بِكُمُ اَلْحَقَائِقُ وَ صَدَرَتْ بِكُمُ اَلْأُمُورُ مَصَادِرَهَا فَاتَّعِظُوا بِالْعِبَرِ وَ اِعْتَبِرُوا بِالْغِيَرِ وَ اِنْتَفِعُوا بِالنُّذُرِ .

یعنی حمد خدايى را كه حمد را كليد ياد خود و سبب افزونى فضل خود و دليل شناخت نعمت‏ها و عظمت خود گردانيد . اى بندگان خدا ، روزگار بر باقيماندگان چنان گذرد كه بر گذشتگان گذشته است . آنچه رفته ، باز نگردد و آنچه بر جاى مانده ، جاودانه نخواهد ماند . كردارش در پايان ، همان است كه در آغاز بود . حوادثش ، بر يكديگر پيشى گرفته ، در مى‏رسند و نشانه ‏هاى آن همراه يكديگرند . گويى كه در قيامت حاضر آمده ‏ايد و همانند ساربانى ، كه كُره شتر تند رفتارش را مى‏راند ، شما را مى‏راند . هر كس كه غافل از خود ، خويشتن را به ديگرى مشغول دارد ، در تاريكيهاى حيرت زده بماند و در ورطه‏ هاى هلاكت افتد و شيطان هاى درون او به طغيانش وادارند و كارهاى ناپسندش را در چشمش بيارايند . پس ، بهشت ، پايان راه پيشى گيرندگان است و آتش ، پايان راه تقصير كنندگان . بدانيد ، ای بندگان خدا ، كه پرهيزگارى سرايى است چون دِژى استوار و بزهكارى ، سرايى است خوار مايه و نا استوار ، كه ساكنان خود را از بلا نگه نتواند داشت و هر كه بدان پناه برد از آسيب در امان نخواهد بود . بدانيد ، كه تقوا نيش زهرآگين خطاها را از آدمى دور مى‏كند و شما به نيروى يقين به آن هدف عالى توانيد رسيد . اى بندگان خدا،  خدا را در نظر آوريد ، درباره عزيزترين و محبوبترين كسان در نزد شما . خداى تعالى راه حق را برايتان آشكار نموده و روشن ساخته يا به شقاوتى جدا ناشدنى و درمان ناپذير افتيد يا به سعادتى جاودانه خواهيد رسيد . در اين جهان فانى ، براى آخرت ، كه جهان باقى است ، توشه برگيريد . شما را به توشه آخرت راه نموده‏ اند و هم فرمان كوچ داده ‏اند و بر رفتن تعجيل كنند . و شما همانند كاروانى هستيد ، منتظر ، در راه ايستاده كه نمى‏داند كه چه وقت به حركت فرمانش دهند . براستى ، كسى را كه براى آخرت آفريده شده ، با دنيا چه كار؟ و چه سود از مال و خواسته ، وقتى كه پس از اندكى مى‏ رُبايندش و او در گرو بازخواست و حساب آن بماند . اى بندگان خدا ، آنچه خداوند ، از پاداش هاى نيكو ، وعده داده ، شايان ترك كردن و واگذاشتن نيست و آنچه از آن نهى كرده ، از بديها ، شايسته رغبت نباشد . اى بندگان خدا ، بترسيد از روزى كه از اعمالتان بازجُست كنند . در آن روز ، چنان لرزش و تشويشى بر شما چيره گردد كه كودكان از وحشت آن پير شوند . بدانيد، اى بندگان خدا ، شما را از خود نگهبانانى و از اعضايتان جاسوسانى و حافظانى راستين است ، كه اعمالتان را مى‏ نويسند و حتى شماره نفسهايتان را ضبط مى‏كنند . تاريكى شبهاى ظلمانى شما را از آنان فرو نپوشد ، يا اگر در پشت درهاى بسته پنهان گرديد از ديده آنها نهان نخواهيد ماند . فردا به امروز نزديك است و امروز هر چه با خود دارد مى‏ برد و فردا از پى آن مى ‏آيد و به آن مى‏رسد . گويى هر يك از شما را مى‏بينم كه به سراى تنهايى و گورگاه خود رسيده ‏ايد .  و اى، كه چه خان ه‏اى تنها و چه منزلى وحشت‏زا و چه غربتى و چه جدايى از همگنان . گويى صيحه قيامت به گوش مى ‏رسد و ساعت رستاخيز فراز آمده است و شما از گورها بيرون آمده‏ ايد تا به مَحكمه عدل الهى حاضر آييد . ديگر آن گفتارهاى باطل به كارتان نيايد و، بهانه ‏ها زايل شده و حقايق آشكار گرديده و اعمالتان شما را به آنجا كه بايد ، برده است . پس ، از آنچه مايه عبرت است ، موعظت پذيريد و از اينهمه ، دگرگونى عبرت گيريد و از هشدارها سود ببريد .     (ترجمه مرحوم استاد شهيدى)


و در سوره اعراف آیه 26 چنین آمده است : یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَ رِیشًا وَ لِبَاسُ التَّقْوَیَ ذَلِکَ خَیْرٌ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ . اى فرزندان آدم! به راستى ما براى شما لباسى فرو فرستاديم كه هم زشتى‏ هاى شما را مى‏ پوشاند و هم زينت شماست ولى جامه تقوا همان بهتر است . اين از آيت‏ هاى خداست ، باشد كه پند گيرند .

بعضی در یک تشبیه جالبی ، تقوی را به حالت کسی تشبیه کرده اند که از یک سرزمین پُر از خار عبور می کند و سعی دارد که دامن خود را کاملا برچیند و با احتیاط گام  بر می دارد تا مبادا نوک خاری در پایش بنشیند و یا دامنش را بگیرد .

عَبدالله مُعتَزّ این سخن را به شعر درآورده است :




خَلِّ الذُّنُوبَ صَغِيرَهَا  - وَ كَبِيرَهَا فَهُوَ التُّقَى  - وَ اصْنَعْ کَمَاشٍ فَوْقَ أَرْ  - ضِ الشَّوْكِ یَحْذَرُ مَا یَرَى - لَا تَحْقِرَنَّ صَغِيرَةً   -   إِنَّ الْجِبَالَ مِنَ الْحِصَى


خَلِّ الذُّنوبَ صَغیرَها    وَ کَبیرَها ، فَهُوَ التُقَی

کُن مِثلَ ماشٍ فَوقَ أَرْ    ضِ الشَّوکِ یُحَذِّرُ ما یَرَی

لا تُحَقرَنَّ صَغیرَةً     إنَّ الجِبالَ مِنَ الحِصَی

یعنی گناهان را از کوچک و بزرگ ترک کن که حقیقت تقوی همین است . همچون کسی باش که در یک سرزمین پُر ازخار و خارستان با نهایت احتیاط گام برمی دارد . گناهان صغیره را کوچک مشمر که کوه ها از سنگ ریزه ها تشکیل می  شود.     ( تفسیر نمونه  ج1ص79 .)

در روایت آمده است که رسولخدا (صَلَّی اللهُ  عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) وارد سرزمین بی آب و علفی شد . به یاران خود فرمود : هیزم بیاورید. عرض کردند ای رسول خدا (ص) اینجا سرزمین خشک و بی آب و علفی است که هیچ هیزمی در آن پیدا نمی شود . حضرت فرمود بروید هرکدام ازشما هر مقدار که می توانید هیزم جمع کنید . اصحاب آن حضرت هر یک با زحمت و تلاش فراوان مختصر هیزم و چوب خشکیده ای فراهم کردند و باخود آوردند و همه را پیش پیغمبر (ص) روی هم ریختند . آنگاه حضرت شعله ای درآن افکند و آتش عظیمی از آن زبانه کشید و بالا آمد . سپس رو به اصحاب و یاران خود نمود و فرمود: اِیّاکُم وَ المُحَقَّراتِ مِنَ الذُّنُوبِ . یعنی بپرهیزید از گناهان کوچک و آن ها را سبک مشمارید زیرا که گناهان کوچک اینگونه روی هم متراکم و انباشته می شود (در حالی که شما اهمیتی برای آن ها قائل نیستید و کوچک می شمارید.)  (تفسیر نمونه ج18ص  334.)

[ متن عربی داستان فوق الذکر : اِنَّ رَسُولَ اللِه (صَلَّی اللهُ  عَلَیهِ وَ آلِهِ) نَزَلَ بِأَرضِِ قَرعاءِِ ، فَقالَ لِأَصحابِهِ : اِئتُوا بِحَطَبِِ فَقالُوا : يا رَسُولَ اللهِ نَحنُ بِأَرضِِ قَرعاءِِ ما بِها مِن حَطَبِِ ، فَقالَ (صَلَّی اللهُ  عَلَیهِ وَ آلِهِ) : فَليأتِ كُلُ إِنسانِِ بِما قَدَرَ عَلَيهِ فَجاؤُوا بِهِ حَتّى رَمَوا بَينَ يَدَيهِ بَعضَهُ عَلَى بَعضِِ ، فَقالَ رَسُولُ اللهِ (صَلَّی اللهُ  عَلَیهِ وَ آلِهِ) : هكَذا تَجتَمِعُ الذُّنُوبُ ، ثُمَّ قالَ : إِيّاكُم وَ المُحَقّراتِ مِنَ الذُّنُوبِ ، فَإِنَّ لِكُلِّ شَئِِ  طالِباََ اَلا وَ إِنَّ طالِبَها یَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَ آثَارَهُمْ «وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُّبِینٍ. سوره یس آیه 12 .» .     وسائل الشيعة ج2 ص462. ]


* اَرضُُ قَرعاءُُ : زمین چریده شده - سرزمین بی آب و علف



** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی