
سلام و احترام
**شرک و بت پرستی با ادبیات عصر جدید!!!!!
بررسي يک متن انحرافي که يکي از افراد در يکي از گروه هاي مجازي ارسال کرده بود.
واما متن انحرافي
دين بايد مشوق زندگي باشد. بايد زندگي تو را غني تر و زيباتر سازد. بايد آفريننده باشد، نه انزواطلب. دين نبايد حواس تو را پرت كند و راكد سازد، بلكه بايد تو را حساس تر سازد. براي من هيچ خدايي غير از خود زندگي و هيچ معبودي غير از خود هستي وجود ندارد. پس همه چيز يك جشن الهي است. وقتي مي گويم همه چيز منظورم همه چيز است: زندگي و مرگ، پيوند و جدايي، كودكي و جواني و پيري .... همه چيز يك جشن شادي است. اگر همه چيز را جشن بگيري، يك پرستشگر واقعي مي شوي. لازم نيست باوري داشته باشي. هرجا باشي و هركاري انجام دهي، پرستش تو مي شود. نيايش و دينداري تو مي شود.
واما بررسي متن انحرافي توسط بنده
متن فوق به حسب ظاهر زيبا است ولي متن انحرافي و داراي اجمال و ابهام و حتي تناقض مي باشد. اگر جمله (لا الا الا الله) را معتقد باشيم با برهان عقلي نتيجه آن است که معبودي غير از خدا نيست و جز او قابل پرستش نيست. اينکه در متن گفته شده که (براي من .... هيچ معبودي غير از خود هستي وجود ندارد) مراد از هستي چيست؟ اگر مراد هستي محض و وجود صرف باشد در اين صورت آن همان خداوند سبحان است که وجودش صرف الوجود و عين الوجود و هستي محض است و اگر مراد از هستي
اطوار وانواع و پديده هاي هستي باشد کما اينکه عبارات بعدي در متن مذکور گوياي آن است که مراد نويسنده از هستي همان اطوار وانواع و پديده هاي هستي است نه هستي محض ، در اين صورت چنين شخصي غير خداي سبحان را معبود خود قرار داده است و دچار شرک و انحراف شده است .
بت پرستان عصر جاهلي تعدادي از بت ها را معبود هاي خود مي دانستند ولي بت پرستان عصر مدرن همه پديده ها را مي پرستند و معبود خود قرار مي دهند؟!! و گفتار انحرافي و کفرآميز و شرک آلود خود را چنين بيان مي دارند که ( ...پس همه چيز يک جشن الهي است . وقتي مي گويم همه چيز ، منظورم همه چيز است : زندگي و مرگ ، پيوند و جدايي ، کودکي وجواني و پيري ... همه چيز يک جشن شادي است. اگر همه چيز را جشن بگيري يک پرستشگر واقعي مي شوي!!!لازم نيست باوري داشته باشي!!!! هرجا باشي وهرکاري انجام دهي ، پرستش تو مي شود. نيايش و دينداري تو مي شود!!! ) درود بر بت پرستان عصر جاهلي که اقلا چند خدايي بيشتر نداشتند ولي بت پرستان عصر مدرن با متن هايي فريبنده تشويق به بت هاي بي شمار مي کنند. اينها مي گويند هرکاري انجام دهي وبه هر که رو آوري و به هر چيزي توجه کني نيايش و دينداري و پرستش توست ونيازي نيست که دين خاصي داشته باشي. ميگويند لازم نيست که معتقد به دين محمد صلي الله عليه وآله وسلم باشي. لازم نيست خداي يگانه را بپرستي. همه چيز مي تواند در همه حال معبود تو باشد و تو هم در همه حال در نيايشي پس همه چيز يک جشن الهي است!!! اين همان سخنان کفرآميز وشرک آلود و گفتار انحرافي است که با ادبيات عصر جديد تبيين شده است....!!!!
سيداصغرسعادت ميرقديم
**در رابطه با مطالبي که در بالا ارائه داشتم يکي ديگر از عزيزان اشکال نمود و بعد بنده نيز پاسخ دادم:
واما اشکال :
سلام بر حاج آقا سعادت، برادر بزرگوار. اينکه گفته ميشود اعراب جاهلي بت پرست بودند بر حسب شهادت خدا بت پرست نبودند. ما دستکم دو آيه در قران داريم که مي گويد. آنان (اصنام) شفيعان ما هستند در نزد خدا. هوءالا شفعنا عندالله. پيش از ظهور اسلام خدا در نزد اعراب جاهلي شناخته شده بود و فقط بت ها را بعنوان واسطه و توسل بين خودشان و خدا قرار ميدادند. مشکل شان با محمد ص بر سر اين بود که چرا خدا بين ما بزرگان قريش و محمد ص، محمد را برگزيده در صورتي که ما از هر جهت بر محمد ص برتري داريم و رسول اکرم و رسالتش را دروغ مي پنداشتند. يک چنين شکلي را در مسيحيت هم داشتيم و کاهنان دين يهود ميگفتند ما به خدا نزديک تريم تا مريم س و عيسي ع . تنها تفاوت کاهنان و اعراب جاهلي در نوع تفکرشان اين بوده که کاهنان داراي کتاب و اهل کتاب بودند. بله اگر وجود اين دو آيه نبود بنده هم ميگفتم اعراب جاهلي بت پرست بودند. آنان بتان را شفيعان خود نزد خدا قرار دادند. اگر کار آنان بت پرستي بود پس ما هم بت پرست هستيم . اعراب به سيصد و اندي بت قانع بودند اما ما کارمان از هزاران بت هم گذشته. ما هم به حضور انواع بقاع شناخته شده و نشده ميرويم و از آنان ميخواهيم شفاعت کنند ما را نزد خدا. باز در قران آيات مختلفي داريم که ما را از اين اعمال باز داشته. منتهي چون اکثريت مردم از قران بي خبرند و در عمرشان لاي کتاب خدا باز نکرده اند تا ببينند خدايشان چه گفته مبادرت به اين کار ميکنند. تازه آن قران خوانده هاشان هم مبادرت به اين کار ميکنند از بس که قرنها تو گوششان نسل اندر نسل خوانده شده و عادت کرده اند و تبديل به ذات و فطرتشان شده. همه اينها در قيامت بايد پاسخگوي اعمالشان باشند. بي شک آنجا براي فرار خودشان از مهلکه خواهند گفت ما بي تقصيرين و در دنيا پدران ما و علماي دين ما بما اينطور آموختند و اين جوابها هيچ کمکي به آنها نخواهد کرد. ما يک عقب افتادکي فکري ديگري هم داريم که اعراب جاهلي نداشتند و آن اينکه (بويژه در شمال کشور ) درختان را هم شفاعتگر خودشان ميدانند. دخيل مي بندند . پارچه هاي سبز دور تا دور تنه درختان بسته اند و به راز و نياز مي پردازند. آيا از نظر حضرتعالي اين اعمال از مصاديق چيست؟ در سياهکل خيابان لشکريان بعد از پل کانال سر خيابان چندين درخت است که همين کار ها را باهاش کرده اند. آناني که ديده اند که ديده اند و آناني که نديده اند چند تصوير از زواياي مختلف مي گيرم و مي فرستم. اين درختان کنار يک خيابان است و مانعي در خيابان است و هيچکس از مسولين از دست مردم ان محل جرات نميکنند اين مظاهر شرک را قطع کنند. بله حاج آقاي عزيز ما هم با اعراب پيش از اسلام هيچ فرقي نداريم.
واما پاسخ بنده :
سلام واحترام
تشکر از لطف شما
در سوره صافات آيه 95 از قول حضرت ابراهيم بت شکن ع در خطاب به بت پرستان آن عصر چنين آمده است که :اتعبدون ماتنحتون آيا چيزي را که خود با دستان خود تراشيديد و ساخته ايد مي پرستيد. بايد توجه شود که مشکل بت پرستان در عبوديت و ربوبيت بود نه در خالقيت. آنها خدا را خالق مي دانستند ولي ربوبيت براي خدا قايل نبودند لذا بتان را اربابان خود مي پنداشتند و بت ها را مستقل در تاثير مي دانستند و در برابر آن ها به سجده مي افتادند و قرباني ها مي کردند. آنها به پندا غلط خود بت ها را وسيله اي براي تقرب به خدا مي پنداشتند ولي اعتقاد کامل به ربوبيت بت ها داشتند( دقت بفرماييد) پس دو چيز در بت پرستان مسلم است : 1- استقلال در ربوبيت آن ها که بت ها مستقل در تاثير هستند 2- عبوديت که منحصرا از آن خداست آن را در برابر بت ها انجام مي دادند و بعد فروعات شرک آلود ديگر را به اين دواصل بت پرستي اصافه بفرماييد و در تاريخ مطالعه کنيد که چه مي کردند. بحث شفاعت وتوسل به حضرات معصومين ع هيج قابل مقايسه با رفتار بت پرستان نيست و دقت در اين مباحث هرگونه سو فهم را برطرف مي سازد و ايرادات جاهلانه وهابيت در باب توسل وشفاعت بطور مستوفي و مستدل پاسخ داده شده است و به نظر مي رسد که جناب آقاي..... خطوط اصلي انحراف بت پرستان را توجه نفرمودند لذا قياس مع الفارق با زيارت وتوسل وشفاعت نسبت به حضرات معصومين عليهم السلام و امام زادگان فرمودند. بت پرستي يک عمل خرافي برخلاف عقل وفطرت است که همه شقوق آن در هر عصر و مصري باطل است....
فَتَأَمَّل جَيِّدا
واما اينکه برخي از مردم به خرافاتي مانند توجه خاص به فلان درخت مي کنند تا حاجت هاشان را بگيرند اگر اين عمل از روي اعتقاد کامل و استقلال در تاثير باشد هم شرک است و هم مصداق بت پرستي به شکلي ديگر....
ولي به نظر بنده برخي از مردم عزيز ما که گاهي چنين رفتار هايي از آنها رخ مي نمايد منظورشون استقلال در تاثير نيست بلکه به جهت برداشت هاي سطحي و عرفي غلط خود برخي اعمال جاهلانه از آن ها سر مي زند که نيازي به توضيح نيست....
درضمن در همه ما انسان ها يا شرک خفي است ويا شرک جلي واما در بت پرستان مصداق بارز شرک جلي بوده است. به طور قاعده کلي عرض مي کنم که اگر به هر شخص و چيزي در برابر خداوند متعال تاثير استقلالي قايل باشيم دچار شرک جلي خواهيم بود .....
موفق باشيد
سيداصغرسعادت ميرقديم
*************************************************************
**مفاهيم ديني در انديشه
«اُوشُو»(OSHO)پرسمان دانشجويي اخلاق
**
اُوشُو (OSHO) کيست؟
http://nasimemarefat.parsiblog.com/
وبگاه نسیم معرفت درخدمت شما
***نسیم معرفت**